حرف من...حرف تو...حرف همه ی دلهاست

حرف های نگفته بسیارند...بگو با من...خالی کن جام سخن را...بگذار فریاد شوی...حرفت را فریاد بزن...

حرف من...حرف تو...حرف همه ی دلهاست

حرف های نگفته بسیارند...بگو با من...خالی کن جام سخن را...بگذار فریاد شوی...حرفت را فریاد بزن...

امید

در نا امیدی جایی بس امید هست

      این یادمان باشد که خدا همیشه هست

 

 

با چرخ دستی اش در خیابان می چرخید و داد می زد: دمپایی کهنه...

وقتی از کنار عده ای جوان که کنار خیابان ایستاده بودند گذشت ، عرق روی پیشانی اش نشست. قدمهایش را تند کرد و از نگاهشان گریخت. با خودش فکر کرد که:" تا چند سال دیگر وضعم همین است؟" به بانک رسید، در آنجا چند هزار تومان پس انداز داشت. نگاهی به اسامی برندگان انداخت ،باورکردنی نبود. او برنده یک ماشین مدل بالا شده بود...

 

در این زمان ماتم باز پر شده بودم از درد

    ولی یادم آمد هر جا باشم باز هم خدا هست

 

 

 

 

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
روایت دلتنگی سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:10 ب.ظ http://www.alireza-rezaei.blogsky.com

.....
اگر در دلنوشته هایم فریاد هم بزنم کسی نمیشنود!
فریادی خاموشم....
.......................................... روایت دلتنگی

جوکای باحال برای آدمای باحال چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:32 ب.ظ http://www.jokblog.blogfa.com

سلام ای دختر تنها
خوبی ؟
چرا تنها ؟ هیچ وقت تنها نیستی
خدا رو داری

وبلاگ خیلی زیبا و جذابی داری
شعرهای زیبایی بود

دوست داشتی به منم سر بزن
موفق باشی

حسین پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:25 ق.ظ http://hossainhr.blogsky.com

سلام
خیلی قشنگ بود. بابا دستت طلا.
کوچیکتم.
یا علی

حسین پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:20 ب.ظ http://hossainhr.blogsky.com

سلام سلام سلام سلام
خیلی چاکرم............همین دیگه
بای بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد