حرف من...حرف تو...حرف همه ی دلهاست

حرف های نگفته بسیارند...بگو با من...خالی کن جام سخن را...بگذار فریاد شوی...حرفت را فریاد بزن...

حرف من...حرف تو...حرف همه ی دلهاست

حرف های نگفته بسیارند...بگو با من...خالی کن جام سخن را...بگذار فریاد شوی...حرفت را فریاد بزن...

کاش کمی به یاد خدا بودیم..و اگر یادش نبودیم حکمتش رو باور می کردیم.. باور می کردیم حکم حکم حق و بس..کاش کمی هم به فردا فکر می کردیم..به اون چند متر جایی که همه باید روزی درش جواب همه کار هامون رو بدیم..کاش باور می کردیم که مرگ فقط مال همسایه نیست و این تقدیر همه ی ماست..اگر همه به مرگ هم فکر می کردیم دنیا انقدر بی رحم نبود... ما این قدر از هم دور نبودیم... تنها نبودیم..پر درد نمی شدیم.. کاش امروز دست هم رو می گرفتیم و اشک هامون رو سر خاک هم نمی بردیم... کاش قدر هم رو بیشتر می دونستیم..کاش...

داستان این هفته رو بخونین تا باور کنین هیچ کدوم از چیز هایی که داریم نمی تونه ما رو از مرگ حفظ کنه.. و وقتی تقدیرت مرگ باشه دیگه هیچ کس و هیچ چیز مانع از سفرت نمیشه...پس بیایین امروز به لحظه ی بعد هم فکر کنیم تا هیچ وقت خودمون رو گم نکنیم...یادمون نره خدایی هم هست..قیامتی هم میرسه..

 

دکتر گفت: الحمدالله نتیجه چکاپ شما بسیار خوب است.شما نه چربی دارید،نه قند،نه... خلاصه بگویم، سالم سالم هستید و سالهای سال زنده و سرحال.

از مطب بیرون آمد و خوشحال به سمت اتومبیلش که آن سوی خیابان پارک شده بود رفت.آنقدر در فکر جمله آخر دکتر بود که اتوبوسی را که از خیابان رد می شد ندید و در یک چشم برهم زدن به آسمانها پرواز کار، در حالی که هنوز در فکر جمله دکتر بود.

 

 

 

الهی کمک کن تا درست زندگی کنم و با خیالی راحت بار سفر ببندم و نگران این نباشم که نکنه چیزی رو جا گذاشته باشم و انجامش نداده باشم... الهی دوستت دارم.. پروردگارم با من باش که جز تو رفیق و هراهی نمیخوام..یا رب..تنهام نذار..تنها تو برایم میمانی و بس..دوستت دارم ای خالقم..دوستت دارم..دوستت دارم..دوستت دارم...

 

 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
تامی یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:05 ب.ظ http://barname.blogsky.com

سلام
خوشحالم که اومدین جزو بر و بچ بلاگ اسکای
امیدورارم موفق باشین

روح بزرگ سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:39 ق.ظ http://hossainhr.blogsky.com

سلام
بازم مثل همیشه خیلی قشنگ بود. ای ولاو دستت طلا.
راستی. من به فکرم. همیشه.
به فکر یه خونه راحت
یه خونه دوست داشتنی
یه خونه کوچولو
بدون پنجره
بدون در
بدون هر گونه راه ورود که هیچ کس نتونه مزاحم بشه
یه خونه خیلی طبیعی از خاک و سنگ
با دیوارهایه خاکیو سقفی از سنگ
یه خونه کوچولو فقط دومتری و کم ارتفاع فقط نیم متر
هر روز به فکرشم. آخرشم میخرم. خیلی دوست دارم هر چه زودتر بهش اسباب کشی کنم. هر چه زودتر. اصلا همین فردا. نه همین امشب. نه اصلا همین الان.
حلالم کن. خوبی که ندیدید بدی ها را ببخش.
من میرم دنبال فرشته مرگ.
خداحافظ.

روح بزرگ چهارشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:14 ق.ظ http://hossainhr.blogsky.com

سلام
منم هر هفته جمعه ها میرم کوه فقط به یک امید....
از همون ابتدای کوه با خدای خودم میگم......
خدایا......
اول گناهانم را ببخش........
دوم در اوج این کوه روح منو به اوج برسون ودیگه اسیر کالبد تن نکن.......
خدایا.......
من را هم لایق مرگ کن و از این دنیایه پست و دنی آزاد کن.
خدایا.......



برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد